|
چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : مــهــنــاز و رضــــا
من در اغوش تو امنیت را احساس کرده ام
که در هیچ گناهی امنیت محسوس نیست
من در اغوش تو زیبایی ها را لمس کرده ام
که در هیچ گناهی زیبایی ملموس نیست
نظرات شما عزیزان: pouya
ساعت21:48---30 مهر 1392
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم که هر جـــا رفتـی دلــم را با خود ببری غــــافل از اینکه تو پـــا برهنـــه می روی و بی خبــــر…!!! پاسخ:مرسی علیرضا
ساعت21:45---30 مهر 1392
اگر میدانی در دنیا کسی هست که با دیدنش
رنگ رخســارت تغیـــیر میکنــد، و صــدای قــلبـت اَبرویــت رابه تــاراج میبــرد، مــهـم نیــست که او مـال تــو بــاشــد مــهــم این است که فـــقــط بــــاشـد، زِندگی کــند، لــذت ببرد و نــفــس بـــکشـد..... pouya
ساعت21:36---30 مهر 1392
غفلت کردم
لحظه ای دلـــــــــــــــــــم جایی گیر کرد و تمام زندگی ام نخ کش شد pouya
ساعت21:35---30 مهر 1392
قشنگ چیست؟
تکرار غریبانهای از لحظه هاست؟ قشنگ غربت پروانه است؟ گذر جاده است از پشت صف نانوایی؟ گذر و محو شدن یک پیچک است، تا انتهای خدا؟ ماندن دستی است در دست یار؟ قشنگ دیدار گل و آفتاب است؟ چیست؟ رفتن تا دور دست، رسیدن به خدا بودن؟ یا که یا که قشنگ، بوییدن و نوازش شط است؟ قشنگ یعنی، نمیدانم به چه شکل تعریفش کنم در مسافر خواندم سهراب گفته بود: قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال اما قشنگ، تنها در اشکال نیست پاسخ:ممنونم واقعا pouya
ساعت21:33---30 مهر 1392
کاش ، به همان اندازه ای که از حرف مردم میترسیم،
از تو می ترسیدیم ... که اگر اینگونه بود دنیای ما دنیای دیگری بود ، و آخرت ما آخرت دیگری ... کاش پاسخ:مرسی
|